به گزارش مجله خبری نگار، امروزه آمارها حاکی از آن است که میل به تک فرزندی رو به رشد است و تمایل خانوادهها به تک فرزند بودن بیشتر شده است؛ شاید مهمترین دلایل این انتخاب این است که پدر و مادر دوست دارند امکانات مادی و معنوی بیشتری برای فرزند خود تامین کنند، در واقع هم توان مالی بیشتری برای رشد و پیشرفت تحصیلی فرزند خود داشته باشند هم فرصت بیشتری برای تربیت فرزند خود داشته باشند.
کارشناسان حوزه سلامت روان معتقد هستند شخصیت مستقل و واحد کودک در همان مراحل اولیه زندگی شکل میگیرد؛ یک کودک ممکن است از نظر ارثی گرایش به خصوصیات شخصیتی معین داشته باشد، اما بسته به اینکه این تمایلات در چه محیطی رشد یابد، شدت و ضعف آنها تفاوت میکند؛ همچنین با توجه به تمایل خانوادهها به داشتن فرزند کم و به ویژه ترجیح در تک فرزندی، با فرزندسالاری مواجه هستیم که خود زمینه ساز مشکلات متعددی برای کودک در خانه و اجتماع در آیندهای نه چندان دور است.
پرتوقع شدن فرزند
درست است که نیازهای هر کودک برای رشد باید مورد توجه قرار بگیرد، اما توجه بیش از حد گاهی اوقات میتواند مشکلساز شود؛ از آنجایی که تک فرزندها عشق و عاطفه را به طور گسترده از پدر و مادر خود دریافت میکنند، تمایل دارند خود را مستحق هر چیزی که میخواهند بدانند و در هر بعدی از زندگی پرتوقع باشند.
ایجاد تکبر و عزت نفس کاذب
اگر والدین کودک تک فرزند به او بیش از حد محبت کنند و هر خواستهای دارد، برایش برآورده کنند، کودک ممکن است دچار احساس کاذب مهم بودن شده و بیش از حد مغرور شده و عزت نفس توخالی در او ایجاد شود؛ در نهایت چنین فرزندی دچار تکبر شده و در همدلی با دیگران با مشکل مواجه میشود.
ترس از خارج شدن از منطقه امن
اغلب پدر و مادرهایی که یک فرزند دارند سعی میکنند اجازه ندهند کودک شکست را تجربه کند و در اغلب زمینهها کودک را حمایت میکنند؛ در نتیجه کودک برای همیشه در منطقه امن خود میماند و تلاشی برای بیرون آمدن از آن نخواهد کرد، این مسئله میتواند باعث شود کودک برای انجام کارهای جدید ترس زیادی داشته باشد و به مادر و پدر خود وابسته باشد.
احتمال سرکشی و رفتارهای تهاجمی
اگر چه کودکانی که تک فرزند هستند به نشان دادن عشق و محبت به والدین خود علاقه دارند، اما احتمال سرکش شدن آنها نیز وجود دارد؛ چرا که پدر و مادر به خاطر علاقه بیش از حد، نادانسته به تشویق و تقویت رفتارهای نادرست کودک دامن میزنند؛ از طرفی ممکن است به خاطر ترس از احتمال آسیب به کودک، او را به شدت محدود و کنترل کنند، که هر دو حالت ممکن است باعث ایجاد رفتارهای گوناگون افراطی، مزمن و انحرافی شامل رفتارهای تهاجمی و برانگیختگی ناگهانی و حتی رفتارهای افسرده گونه و گوشه گیرانه در کودک شود؛ به ویژه در دوران نوجوانی حس استقلال طلبی در نوجوان باعث میشود پدر و مادر با این رفتارها بیشتر مواجه شوند.